فرشتگان آسمان به حال انسان های غافل افسوس می خورند
انسان، در همه دوران های زندگی بشری اسیر و گرفتار چنین زندگی ِ سرشار از نکبت و غفلتی بوده است. منتهی در هر دوره از دوران های زندگی بشر، در این دنیای پر از نکبت و غفلت ، این مسائل ابعاد مخصوصی داشته و چهره مشخصی از خود نشان داده، که شاید با دوران های دیگر متفاوت بوده است. ولی به هر حال آن چه به صورتی تغییر ناپذیر تا امروز دوام یافته، همان اساس غفلت و نکبت، در این دنیای فانی است که در هیچ دوره ای، جهان بشری از آن پاک و مبری نبوده است. درباره ی چنین دنیایی و چنین اوضاعی که در ادوار گوناگون بر دنیا حاکم است، رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) در کلامی مقدس و پیامبرانه چنین می فرمایند:
«هیچ روزی طلوع نمی کند و هیچ شبی پدید نمی آید ، که دو فرشته آسمانی، از فراز آسمان، به افق زندگی انسان ها نگاه ندوزند، و با چهار تعبیر متوالی و به هم پیوسته درباره ی انسان، و زندگی تأسف بارش، با یکدیگر سخن نگویند. آری، این دو فرشته هر روز و هر شب، از آسمان به زمین می نگرند، و با چهار تعبیر تأسف آلود و آمیخته به حسرت و اندوه درباره انسان، با یکدیگر مکالمه می کنند.»
یکی از آن دو فرشته می گوید: « يَا لَيْتَ هَذَا الْخَلْقَ لَمْ يخلقوا»، یعنی: کاش خداوند متعال، این انسان ها را نمی آفرید!؟
فرشته دوم، نگاهی به فرشته اول کرده می گوید: « یا لیتهم اذا خلقوا علموا لماذا خلقوا ؛ حال که پروردگار اینان را آفریده است، کاش می فهمیدند ، کمال آنان در چیست، و چه زندگی جاویدی در انتظارشان است.
فرشته اول بار دیگر به سخن می آید و می گوید:« یا لیتهم اذ خُلقوا عملوا بما علموا؛ حالا که خدای تعالی این انسان ها را آفریده ، ولی هدف و غایت آفرینش، و راز کمال انسان برای آنان روشن نشده است، کاش به همان مقدار از اعمال نیکی که بدان معرفت و آشنایی دارند ، عمل می کردند.
فرشته دوم، چهارمین تعبیر را درباره ی موجود انسانی، بدین گونه بیان می کند: « یا لیتهم اذ یعملوا بما علموا تابوا مما عملوا؛ حال که این انسان ها از این همه سرمایه های بی مانندی که خداوند متعال به آنان عنایت کرده است، طرفی نبسته و سودی نبرده اند، و در مسیر استفاده از آن به ورطه های گمراهی افتاده اند، کاش حداقل از این اعمال غیر انسانی و فضاحت بار، توبه می کردند، و از این اعمال زشت و ننگین ، به راه راست باز می گشتند.
این دو فرشته، در حقیقت بیانی از همان رمز روح تابناک رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) هستند. یعنی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) می خواهد با این بیان به انسان ها هشدار دهد، و آگاهشان سازد، که دارای چه سرمایه غیبی عظیمی هستند. پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) می خواهد بیان کند آن چه خداوند متعال به انسان ها عنایت کرده، سرمایه ای است که می تواند آدمی را خلیفه خدا در جهان آفرینش قرار دهد. یعنی انسان، با سرمایه ای که در نهاد او به ودیعه نهاده شده، نه تنها قادر است در کره زمین، خلیفه و جانشین خداوند شود، بلکه می تواند در پهنه بی کران عالم هستی، و در تمام عرصه های خلقت و آفرینش ، نماینده و جانشین خدا شود.
منبع: محمد محمدی گیلانی، به کوشش جعفر سعیدی، درس های اخلاق اسلامی، نشر سایه، چاپ اول، تهران ، 1378 ، ص19-20.