همایش بین المللی مادران فاطمی
حوزه علمیه خواهران هرمزگان با همکاری دانشگاه شاهد و مراکز علمی و فرهنگی برگزار میکند: همایش #بینالمللی مادران فاطمی، تربیت حسینی، تمدن نوین اسلامی همراه با گرامیداشت شهیده فاطمه نیک:
محورهای همایش:
١. شاخصه های تربیت نسل تمدن ساز حسینی
٢. اصول و روش های تربیت دینی نسل تمدن ساز حسینی
٣. الگوهای فاطمی و تربیت نسل تمدن ساز حسینی
۴. راهکارهای تکریم نسل تمدن ساز حسینی
۵. مادران فاطمی: چالش ها و راهبردهای تربیت نسل حسینی
۶. آثار تکریم مادران فاطمی بر تحقق تمدن نوین اسلامی
۷. نقش حجاب و عفاف مادر فاطمی در تربیت نسل تمدن ساز
۸. تحولات جمعیت و نسل تمدن ساز حسینی
قالب آثار همایش :
۱.پژوهشی:
مقاله، کتاب، پایان نامه، طرح پژوهشی
۲. فرهنگی:
١. نمایشی: فیلم کوتاه، نماهنگ، مستند، انیمیشن، موشن گرافیک، استوری موشن، پادکست، کتاب صوتی.
٢. تجسمی: عکس، نقاشی، پوستر، کاریکاتور.
٣. موسیقی: تولید و اجرای سرود.
۴. ادبیات: شعر، داستان کوتاه، خاطره نویسی.
۵. رسانه: تبلیغ نوین، سایت.
۶. طرح فرهنگی
٧. صنایع دستی :طراحی مدلباس، عفاف وحجاب (بخش، ویژه) پوشش مردمی
مهلت ارسال آثار؛ ۳۰ آبان ۱۴۰۱.
زمان برگزاری همایش؛ ۹ آذر ۱۴۰۱.
ارسال آثار از طریق:
١. سایت http://www.borkahzanan.ir
٢. فضای مجازی به شماره: ۰۹۹۰۶۴۹۲۶۳۰
٣.آدرس ایمیل psh.whc@gmail.com
۴.ارسال به دبیرخانه: بندرعباس، خیابان آیتالله غفاری، کوچه آیت الله غفاری ۱۵، حوزه علمیه خواهران هرمزگان به کد پستی ۷۹۱۴۹۹۱۸۸۶۹ :beginner: دعوت حضوری برگزیدگانپژوهشی و فرهنگی. آدرس کانال ایتا: @fatemi14
خداشناسي فطري
بنابر آموزههاى اسلامى، خداجويى و خداپرستى به گونه فطرى در نهاد انسان نهفته است (التوحيد، 56). خداوند، انسان را ضعيف آفريده است (نساء/ 28) و از اين رو او همواره نيازمند آفريدگار خويش است و تاريخ انسان نشان مىدهد كه ميل به شناختن و پرستيدن خدا هميشه در جامعه بشرى وجود داشته است (تاريخ تمدّن، 1/ 70). امّا اين به معناى آن نيست كه انسان توانسته است نياز فطرى خداجويى خويش را به گونه درست ارضا كند. او گاه به بيراهه رفته و چيزى ديگر را به جاى خداوند متعال پرستيده است (زخرف/ 87؛ تفسير نمونه، 21/ 136). دانشمندان مسلمان براى شناخت خداوند سه روش را معتبر مىدانند: حس؛ دل؛ عقل (مجموعه آثار، 13/ 386- 355).
دل و فطرت:
حكما و عرفا بر آناند كه راههاى رسيدن به خدا به شمار
آفريدگان متعدّد است؛ بدين معنا كه هر موجودى را راهى به سوى خدا هست (شرح الاسماء الحسى، 1/ 245). اين بدان سبب است كه انسان داراى فطرت الهى است و در سرشت خويش، خدا را مىجويد (روم/ 30). هر دلى به سوى آفريدگار راه دارد و هر نفسى به سوى صاحب انفاس در حركت است. اين راه كه به معرفت شهودى مىانجامد، بسيار كارآمد و اثربخش و توأم با لذّت است. آدمى با رجوع به فطرت خويش، نيرويى مىيابد كه او را به سوى خدا فرامىخواند (نهج البلاغه، خ 110/ 211). با اين همه، راه فطرت را نمىتوان به ديگران آموخت و بيشتر جنبه شخصى دارد.[2]
خداشناسى فطرى:
توجّه به ماوراى طبيعت و ايمان به مبدأ، از گرايشهاى فطرى آدمى است و از درون او مايه و پايه مىگيرد. روان شناسان، چهار گرايش 4 عالى را در وجود آدمى بازشناختهاند:
1. حقيقتجويى؛ 2. زيبايىخواهى؛ 3. گرايش به خير و فضيلت؛ 4. عشق و پرستش. گرايش اخير، همان است كه قرآن با عنوان «فطرت اللَّه» از آن ياد مىكند (روم/ 30) و بر يكتاپرستى- به عنوان آيين فطرى انسان- اشارت مىبرد. كاوشهاى بيرونى نيز گواهى مىدهند كه اين گرايش در همه انسانها وجود دارد (الالهيات، 1/ 11؛ سير حكمت در اروپا، 3/ 321). قرآن از توحيد فطرى فراوان ياد مىكند و به ياد مىآورد كه اگر از مشركان بپرسيد، چه كس آسمانها و زمين را آفريده است، مىگويند: «اللَّه!» (زخرف/ 9؛ عنكبوت/ 61) و اگر بپرسيد چه كس شما را آفريده است، پاسخ مىگويند: «اللَّه!» (زخرف/ 87) و اگر بپرسيد زمان و آنچه در آن است، از آنِ كيست، خواهند گفت: «اللَّه!» (مؤمنون/ 89- 84) اين بدان سبب است كه خداشناسى، از امور فطرى انسان است و بديهى و ضرورى است و نيازمند استدلال نيست (چهل حديث، 185- 181).
دلايل خداشناسى فطرى:
دلايل و شواهد فراوانى در دستاند كه گواهى مىدهند خداشناسى از امور فطرى است:
1. واقعيّتهاى تاريخى:
در تاريخ و جامعهشناسى، ثابت شده است كه همه جوامع انسانى همواره به نوعى دين پايبند بودهاند (تاريخ تمدن، ويل دورانت/ 1/ 89- 87).
2. شواهد باستانشناسى:
از انسانهاى روزگاران بسيار كهن، آثارى بر جاى مانده است كه حكايت از اعتقاد آنان به خدا و اصل معاد دارد. دفن لوازم شخصى و زندگى و سفر همراه مردگان، موميايى كردن مردگان و ساختن مقبرهها و بناهايى همچون اهرام مصر بر سر گورها، نشانههايى از اعتقاد انسان روزگار گذشته به معاد است.
3. مطالعات و كشفيّات روانشناختى:
چنان كه پيش اين اشارت رفت، پرستش از گرايشهاى بنيادى و ذاتى انسان است و دانش روانشناسى آن را تأييد مىكند.
4. ناكامى تبليغات ضدّ دينى:
با اينكه در دورههايى از تاريخ زندگى انسان، برخى كوشيدهاند عليه دين تبليغ كنند و گرايش به دين و ديندارى را از جان انسان بزدايند، فروغ دين هيچگاه به خاموشى نرفته است. ناكامى تبليغات شديد جهان غرب عليه دين در قرونميانه، از شواهد اين مدّعا است (فطرت، شهيد مطهرى/ 153).
5. شواهد شخصى:
انسانها، هنگام مواجهه با سختىها و خطرها و ترس و هراس، آن گاه كه از اسباب ظاهرى اميد مىكَننَد، نيرويى در وجودشان جان مىگيرد و به كسى توجه مىكنند كه مبدأ همه چيز است و در هر هنگام و مكانى مىتواند بيچارگان را پناه دهد و دستشان را بگيرد. همه انسانها- هر چند به ظاهر، وجود خدا را نپذيرند- وقتى به سختى مىافتند و در تنگناها گرفتار مىآيند، به درون خويش باز مىگردند و احساس مىكنند كه هنوز اميدى هست. وجود اميد، بدون باور به وجود اميددهنده امكانپذير نيست و اين نشان مىدهد كه انسان به گونه فطرى خداجو و خداشناس است (ر. ك.تفسير الميزان، 12/ 289).
6. گواهى دانشمندان:
بسيارى از دانشمندان جهان معترفاند كه خداشناسى از درون آدمى جوشيدن مىگيرد و از نهان بر مىخيزد: «سرچشمه زندگى مذهبى، دل است و قبول هم داريم كه فرمولها و دستورالعملهاى فلسفى، مانند مطلب ترجمه شدهاى است كه متن اصلى آن، به زبان ديگرى است.» (سير حكمت در اروپا، 2/ 14 و 3/ 321)
[1] سپاه پاسداران انقلاب اسلامى. نمايندگى ولى فقيه. پژوهشكده تحقيقات اسلامى، فرهنگ شيعه (كلام)، 1جلد، زمزم هدايت - ايران - قم، چاپ: 2، 1386 ه.ش.ص 267 تا 331
برای ترویج معارف اسلامی چگونه عمل کرده اید؟
ابزارهای تسهیل کننده، مثل رایانه ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست. اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق العادهای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چگونه عمل کرده اید ؟
۱۳۹۱/۰۷/۱۹
Khamenei_Hawzah@